اولین بار که در خانه یک کامپیوتر داشتیم، سال ۱۳۷۸ بود. دقیقا سخن فروشنده را به یاد دارم که گفت: «بازیها روی «داس» (DOS) هستند». او بلافاصله از محیط سیاهرنگ با نوشتههای ریز خارج شد و به فضایی رفت که با دیدنش واقعا شگفتزده شدم. تصویری زیبا از یک گربهسان به همراه موسیقی کوتاه به نمایش در آمد، فکر کردم یکی از همان بازیهاست. یک بازی که با بقیه متفاوت بود و با حرکات دست فروشنده بر چیزی که بعدا فهمیدم نامش «ماوس» است، مستطیلهایی باز و بسته میشدند. او به پدرم توضیح میداد که از طریق «مایکامپیوتر» میتواند به «درایوها» دسترسی پیدا کند و اگر بچهها میخواهند نقاشی کنند، از «استارت» برنامهی نقاشی را باز کند. برخلاف تصور من، تمام این تصاویر زیبا و مستطیلها نه یک بازی، بلکه سیستم عامل ویندوز ۹۸ بود.
احتمالا آن زمان، سالهایی بود که سیستم عامل داس دیگر داشت نفسهای آخر خود را میکشید. با این حال داس روی کامپیوتر خانهی ما به صورت پیشفرض نصب شده بود. کامپیوتری که پس از هر بار بازی کردن، حتما باید کاور آن را میکشیدیم و موقع امتحانات، جمع میشد و به انبار میرفت. کامپیوتری که هیچوقت نفهمیدم چرا بازیها را آنقدر به زحمت و با سلام و صلوات اجرا میکرد و خلاصه شده بود گرانترین اسباببازی خانهی ما. خیلی زود محیط تاریک و ترسناک داس را فراموش کردم و یاد گرفتم که برای بازی کردن از ویندوز استفاده کنم. ویندوز ۹۸ برخلاف محیط نامفهوم داس، پر از «تمها»، «تصاویرپسزمینه»، «آیکونها»، «نواها» و حتی «نشانگرهای ماوس» مختلف و فانتزی بود، تم زیرآب، جنگل، دریا، کوهستان، فضا و غیره. این سیستم عامل باوجود تمام هنگ کردنها و صفحه آبیهایش، بسیار دوستداشتنی بود. ویندوز ۹۸ نخستین سیستمعامل مایکروسافت بود که اتصال به اینترنت در آن جدی گرفته شده بود و به صورت پیشفرض اینترنت اکسپلورر، مایکروسافت چت، «فرونتپیجاکسپرس» (FrontPage Express) و «اوتلوکاکسپرس» (Outlook Express) بر روی آن نصب شده بود. این سیستمعامل حتی قابلیت (Active Desktop) هم داشت و برنامههای متصل به اینترنت بر روی دسکتاپ میتوانستند خود را آپدیت کنند.
میتوانم بگویم که برای سالها مردم جز ویندوز چیزی نمیشناختند. به خصوص آنهایی که «داس» را ندیده بودند، چیزی خارج از این سیستمعامل را در کامپیوتر شخصی متصور نبودند. بعدها که گوشیهای هوشمند با سیستمعاملهای مختلف به بازار آمدند، این تصور تا حدی تغییر کرد. فهمیدیم که واسط کاربری کامپیوتر، به غیر از آن پنجرهها، آیکونها و منوی استارت، میتواند چیز دیگری هم باشد. سیستم عامل سیمبین نوکیا یکی از آنهایی بود که توانست دیدگاه ما را نسبت به سیستم عامل عوض کند. جالب اینکه که بعضی گوشیهای هوشمند اولیه که «آیمیت» (iMate) هم جزو آنها بود، از سیستم عامل ویندوز موبایل آن زمان که شباهت زیادی با ویندوز دسکتاپ داشت استفاده میکردند. با دیدن واسط کاربری آن حسابی هیجان زده میشدیم. یعنی میشد ویندوز را روی موبایل هم داشت؟ بازیهای کامپیوتر روی گوشی هم اجرا میشوند؟ چقدر جالب است که منوی استارت و برنامهی اینترنت اکسپلورر اینجا هم وجود دارد! این رویا به حدی قوی بود که نام آنها کامپیوتر جیبی شد. احتمالا این اولین جرقههایی بود که باعث شد مایکروسافت به فکر سیستم عاملی یکپارچه برای کامپیوتر خانگی و موبایل بیفتد. سیستم عاملی که بتواند نرمافزارهای مشابه را اجرا کند.
در ششمین دههی زندگیاش آنقدر مشغله دارد که برای دیگران تصور رسیدگی به آنها هم امکانپذیر نیست؛ بههرحال وقتی با ۱۰٫۸ میلیارد دلار صدمین ثروتمند عالم باشید و در ۲۱۴ هیات مدیره، در ۱۰ سازمان مختلف که در ۱۲ حوزهی گوناگون فعالیت میکنند هم عضویت داشته باشید واقعا ۲۴ ساعت شبانهروز هم برای سرکشی به تمامشان کفایت نمیکند. نام «اریک اشمیت» (Eric Schmidt) مدتها است با نام گوگل گره خورده؛ او حالا رییس هیات مدیره شرکت هلدینگ صاحب گوگل یعنی الفابت است. در ادامه همراه دیجیکالا مگ باشید.
اریک امرسون اشمیت، در ۲۷ آوریل ۱۹۵۵ در فالز چرچِ ویرجینیای آمریکا در خانوادهای با سه پسر به دنیا آمد. مادرش الینور، کارشناس ارشد روانشناسی داشت و پدرش ویلسون در دانشگاههای جان هاپکینز و ویرجینیا استاد اقتصاد بینالملل بود. ویلسون اشمیت در دوران ریاست جمهوری ریچارد نیکسون در وزارت دارایی هم کار میکرد.
اریک اشمیت، تحصیلات متوسطه را در دبیرستان یورکتاون گذراند و به سال ۱۹۷۲ با کسب چندین تقدیرنامه دیپلم گرفت. سپس به دانشگاه پرینستون (Princeton University) رفت. در آنجا ابتدا معماری خواند ولی بیعلاقگی به رشته باعث شد تغییر رشته بدهد. نهایتا در ۱۹۷۶ در رشتهی مهندسی برق مقطع لیسانس را به پایان رساند. از آن سال تا ۱۹۸۰ را در بخش رسیدگی به دانشجویان خارجی دانشگاه برکلی (Berkeley) گذراند. همانجا با همسرش آشنا شد. بعدا ادامهی تحصیل داد و فوق لیسانس طراحی و پیادهسازی شبکههای رایانهای گرفت. اولین فعالیت عملیاش، راهاندازی شبکهی مرکز کامپیوتر دانشکده و برقراری ارتباط آن با دپارتمانهای مهندسی کامپیوتر و مهندسی برق و الکترونیک بود. او سرانجام دکتریاش را هم در سال ۱۹۸۲ در رشتهی علوم کامپیوتر و مهندسی برق کسب کرد.
اشمیت هرگز رابطهاش با دانشگاه را قطع نکرد؛ او در دههی اول ۲۰۰۰ میلادی در مدرسهی تجارت استنفورد سخنران مدیریت راهبردی بود.
اشمیت در اوایل کارش بیشتر سمتهای فنی در شرکتهای فناوری اطلاعات را بر عهده داشت. در شرکت بزرگ «بل» (Bell Labs) در واحد تحقیق بود و به همین ترتیب بعدا هم در شرکتهای «زیلوگ» (Zilog) و «زیراکس» (Xerox) مسوولیتهای تحقیقاتی و فنی داشت. او در طول حضور در شرکت بِل به اتفاق همکارش مایک لسک (Mike Lesk)، «لکس» (Lex) را نوشت. لکس برنامهای بود که تحلیلهایی تولید میکرد که در طراحی ساختار کامپایلرها بهکار میرفت. در سال ۱۹۸۳ به شرکت «سان مایکروسیستمز» (Sun Microsystems) رفت و برای نخستین بار سمت مدیریتی گرفت و مدیر نرمافزار آن شرکت شد. سپس به معاونت کل تولیدات نرمافزاری و پسازآن معاونت و نهایتا ریاست «سان تکنولوژی» (Sun Technology Enterprises) رسید.
اریک اشمیت در ۱۹۹۷ مدیر عامل و رییس هیات مدیرهی شرکت «ناول» (Novell) شد. دورهی حضورش در ناول مصادف شد با معرفی پروتکل باز TCP/IP و در خطر افتادن پروتکل IPX این شرکت؛ در همین زمان مایکروسافت فرصتطلب با رهبری بیل گیتس، این پروتکل را همراه ویندوز ۹۵ عرضه کرد؛ همهی اینها بهشدت بر عایدی شرکت ناول تاثیر منفی گذاشت. اشمیت هم در سال ۲۰۰۱ و بعد از خرید «کمبریج تکنولوژی پارتنرز» (Cambridge Technology Partners)، ناول را ترک کرد.
لری پیج و سرگی برین، بنیانگذاران گوگل مصاحبهای با او ترتیب دادند؛ آندو آنقدر تحت تاثیر اشمیت قرار گرفتند که تصمیم گرفتند از وجود او برای هدایت شرکت تازه تاسیسشان استفاده کنند. در ماه مارچ ۲۰۰۱، اریک اشمیت ابتدا ریاست هیات مدیره و چند ماه بعد در آگوست همان سال مدیر عاملی گوگل را بر عهده گرفت. البته مسوولیتهای روزانهی شرکت با دو موسس آن تقسیم شد. تا پیش از عرضهی عمومی سهام گوگل، اریک اشمیت بیشتر به هدایت معاونان و روند فروش میپرداخت. بر اساس توضیح خود شرکت وظیفهی اشمیت در آن دوره چنین بود: «ایجاد مجموعهای برای حفظ رشد پرسرعت گوگل و حصول اطمینان از اینکه افزایش سرعت توسعه و عرضهی محصولات، خللی در کیفیت بالای آنها وارد نکند.»
اریک اشمیت از زمان استخدام شدنش در گوگل، ۲۵۰ هزار دلار حقوق سالانه بهعلاوهی مبلغی پاداش عملکرد دریافت میکرد. افزون بر این ۱۴٫۳۳۱٫۷۰۳ سهم کلاس B از سهام عام به ارزش ۰٫۳۰ دلار برای هر سهم و ۴۲۶٫۸۹۲ سهم از سری C به ارزش ۲٫۳۴ دلار برای هر سهم به او واگذار شد. در سال ۲۰۰۴ اشمیت به همراه موسسان گوگل به جمع امضاکنندگان سندی موسوم به «حقوق پایهی ۱ دلاری» پیوست و این رویه تا ۲۰۱۰ میلادی ادامه یافت.
در سال ۲۰۰۷ مجلهی PC World، او و دو موسس گوگل را در میان ۵۰ نفر مهم در وب قرار داد. نکتهی جالب دربارهی ثروت اریک اشمیت این است که او اولین میلیاردی است که بر پایهی دستمزد سهاممحور به چنین ثروتی رسیده و درعینحال نه بنیانگذار بوده نه نسبت خانوادگی با آنها داشته [که به او ارث برسد].
در فهرست ثروتمندترینهای مجلهی فوربز (Forbes) مربوط به سال ۲۰۱۱، او با دارایی تخمینی ۷ میلیارد دلار در ردیف ۱۳۶ قرار گرفت. وقتی هم در همان سال از سمت مدیر عاملی کنار رفت از شرکت گوگل ۱۰۰ میلیون دلار پاداش دریافت کرد.
در ۲۰ام ژانویه ۲۰۱۱ گوگل اعلام کرد که آقای اریک اشمیت سمتش بهعنوان مدیر عامل را ترک خواهد کرد ولی همچنان به عنوان رییس هیات مدیره و مشاور بنیانگذاران، «پیج» و «برین»، باقی خواهد ماند. درنهایت هم در ۴ام آوریل ۲۰۱۱ لری پیج، خودش مدیریت عامل را به عهده گرفت.
در زمان تصدیگریاش در گوگل در ماجرای دخیل شد که بعدا موضوع «قانون رقابت در استخدام شرکتهای های-تک» هم شد. در یکی از این موارد استیو جابز به اشمیت نامهای مینویسد و از او به خاطر استخدام خارج از عرف کارکنانش بهوسیلهی گوگل گلایه میکند. اشمیت هم فورا به واحد منابع انسانی ایمیلی با این مضمون میفرستند و مینویسد: «به اعتقاد من سیاستهای تبیینی ما خلاف استخدام نیروهای اپل است. میتوانید این رویه را سریع قطع و به من در اینباره توضیح دهید؟ من باید فورا به اپل پاسخ بدهم پس هر چه زودتر مرا در جریان بگذارید» بههرحال این ماجرا بعدا در دادگاه پیگیری شد و هم گوگل و هم اپل ناگزیر به پرداخت خسارت به آن کارکنان شدند.
در سال ۲۰۱۵، گوگل بزرگترین تغییر ساختاری تاریخش را اعلام کرد. رهبران گوگل از یک شرکت مادر به نام«الفابت» (Alphabet) صحبت کردند. در آن روز مشخص شد که الفابت مجموعهای از شرکتهای مختلف خواهد بود و از این به بعد، گوگل تنها یکی از این زیرمجموعههاست. اریک اشمیت هم به ریاست هیات مدیرهی شرکت الفابت انتخاب شد. او اکنون ریاست یکی از پیچیدهترین شرکتهای دنیا را برعهده دارد. در سال ۲۰۱۶ مجلهی فوربز، نام او را بهعنوان صدمین ثروتمند جهان معرفی کرد. ثروت او ۱۰٫۸ میلیارد دلار تخمین زده شده است.
نمایشگاه «کامپیوتکس ۲۰۱۶» (Computex 2016) که از تاریخ ۱۱ خرداد (۳۱ مه) امسال در تایپه پایتخت کشور تایوان آغاز به کار کرده بود سرانجام دیروز ۱۵ خرداد (۴ ژوئن) به کار خود پایان داد. این رویداد بزرگ فناوری اطلاعات و ارتباطات علاوه بر گرد هم آوردن شرکتهای بزرگ فعال در حوزهی تکنولوژی موفق شد ۴۰۹۶۹ متخصص بینالمللی ICT را از کشورهای مختلف دنیا دور هم جمع کند. همانطور که انتظار میرفت بخش زیادی از رویدادهای نمایشگاه کامپیوتکس امسال به حوزههایی نظیر پردازندهها، کارتهای گرافیکیقدرتمند، لپتاپهای هیبریدی و تکنولوژیهای جدید مربوط میشد. در این نوشته قصد داریم مروری کوتاه داشته باشیم بر پوشش خبری دیجیکالا مگ از نمایشگاه کامپیوتکس ۲۰۱۶؛ با ما همراه باشید.
در نمایشگاه کامپیوتکس ۲۰۱۶ شرکت ARM پس از معرفی پردازندهی Cortex A73 از نسل جدید پردازندههای گرافیکی خود با نام Mali G71 هم رونمایی کرد. این پردازندهی گرافیکی جدید بهقدری قدرتمند است که علاوه بر تلفن هوشمند و تبلت امکان استفاده از آن در لپتاپ هم وجود دارد. معماری جدید Mali G71 نهتنها باعث کاهش مصرف برق و عملکرد بهتر آن نسبت به نسلهای قبلی میشود بلکه از رابط برنامهنویسی جدید اندروید N برای بازیها و اپلیکیشنهای گرافیکی یعنی Vulkan هم پشتیبانی خواهد کرد. جزئیات بیشتر این خبر را از لینک زیر بخوانید:
ARM پردازندهی گرافیکی Mali G71 را معرفی کرد
شرکت اپیسر در نمایشگاه کامپیوتکس ۲۰۱۶ برنامههای جدیدی را برای حمایت از چهار حوزهی اینترنت اشیا، کارایی در بازی، وسایل تحرکپذیر و دستگاههای کاربردی معرفی کرد. برای مثال اپیسر قصد دارد با ارایهی جدیدترین AvatarRAM و حافظههای PCIe/SATA SSD در ظرفیتها، سرعت و عمکرد بالا بستر لازم برای محقق شدن کامل اینترنت اشیا را فراهم کند. جزئیات بیشتر این خبر را از لینک زیر بخوانید:
برنامههای اپیسر در نمایشگاه کامپیوتکس ۲۰۱۶ تایوان
شرکت مدیاتک در نمایشگاه کامپیوتکس ۲۰۱۶ از تکنولوژی جدید شارژ باتری خود با نام Pump Express 3.0 رونمایی کرد. با استفاده از این تکنولوژی قادر خواهید بود گوشی خود را تنها ظرف ۲۰ دقیقه ۷۰ درصد شارژ کنید. جزئیات بیشتر این خبر را از لینک زیر بخوانید:
در ۲۰ دقیقه باتری گوشیتان را ۷۰ درصد شارژ کنید
شرکت AMD برای اینکه بتواند با شرکت NVIDIA و کارتهای گرافیکی سری جدید پاسکال آنها رقابت کند کارت گرافیکی جدیدی به نام RX480 را به کامپیوتکس ۲۰۱۶ آورد. کارت گرافیکی جدید AMD بهطور خاص برای بازیهای مربوط به هدستهای واقعیت مجازی ساخته شده و هماهنگی خوبی با Oculus Rift و HTC Vive دارد. جزئیات بیشتر این خبر را از لینک زیر بخوانید:
AMD با Radeon RX480 به جنگ NVIDIA میرود
شرکت AMD پس از معرفی کارت گرافیکی RX480 از نسل هفتم تراشههای Bristol Ridge خود نیز در نمایشگاه کامپیوتکس ۲۰۱۶ رونمایی کرد. AMD در ساخت این تراشههای جدید از معماری Excavator استفاده کرده که عملکرد آنها را نسبت به نسل قبلی بیش از ۵۲ درصد بهبود داده است. جزئیات بیشتر این خبر را از لینک زیر بخوانید:
پیامرسانهای «الو» (Allo) و «دوئو» (Duo) که گوگل در کنفرانس Google I/O معرفی کرد بهنوعی نسلی جدید در این ابزارهای ارتباطی بهحساب میآیند. اما امنیت آنها با توجه به امکاناتشان واقعا تا چه حد است؟ در ادامه با دیجیکالا مگ باشید.
پیامرسان اَلو که گوگل در کنفرانس توسعهدهندگان ۲۰۱۶ معرفی کرد ابزاری ارتباطی بر پایهی هوش مصنوعی است. این پیامرسان همچون رباتی است که متن گفتوگوهای شما را گوش کرده و پیامهای مرتبط با گفتوگو را پیشنهاد میدهد. ممکن است این امکان پیامرسان الو، برای آنها که نگران امنیت و حریم شخصیشان هستند، چندان هم جنبهی مثبتی نداشته باشد؛ اما امکانی دیگر نیز در این پیامرسان گنجانده شده که به هیچکس، حتی گوگل و رباتهای هوشمندش، اجازهی دسترسی به متن پیامها یا ارسال پیشنهادات مناسب را نمیدهد. در واقع حتی در صورت ورود هکرها و پلیس هم امکان شنود اطلاعات وجود ندارد.
پیامرسان Allo که در تابستان بهصورت عمومی عرضه میشود، امکانی تحت عنوان آشنای Incognito به معنی «ناشناس» دارد که متن پیامهای دو نفر را در بین مسیر بهصورت دوطرفه رمزنگاری میکند. چیزی شبیه پیامرسان «سیگنال» (Signal) یا آنچه که بهتازگی به «واتساپ» (WhatsApp) و «وایبر» (Viber) اضافه شده. در حالت Incognito تنها دو دستگاه تلفنی که از طریق اپلیکیشن الو با هم در تماساند، پیامها را رمزنگاری میکنند و هر یک با کلیدهای خصوصیشان در آنسو، پیامها را رمزگشایی کرده و متن آنها را برای کاربر نمایان میکنند. علاوه بر این، پیامرسان ویدیویی گوگل (Duo) هم از این امکان جهت رمزنگاری دادهها به همین صورت استفاده میکند.
نتیجه، مجموعهای از ابزارها برای پیشگیری از بروز جاسوسیهای خصوصی یا دولتی خواهد بود. در حالت تئوری حتی گوگل هم نمیتواند به پیامها دسترسی داشته باشد. به این معنی که حتی در صورت فشارهای مقامات رسمی هم، امکان دسترسی به پیامهای ردوبدل شده در Allo و Duo برای گوگل هم مقدور نیست.
«اریک کای» (Erik Kay) از مهندسان گوگل که در کنفرانس Google I/O نیز حضور داشت دراینباره میگوید در حالت Incognito، پیامرسان Allo به کاربران امکانی تازه برای کنترل سطح امنیت ارتباطات و حفاظت از حریم شخصیشان ارایه میکند و ما بهمرور و در حد توانمان امکانات امنیتی بیشتری را هم به این پیامرسان اضافه میکنیم.
در حالت Incognito در اپ الو، این اپلیکیشن امکاناتی شبیه حذف زماندار پیامها در اسنپچت یا [سیکرتچت] تلگرام را ارایه میکند. بدین ترتیب کاربران میتوانند مشخص کنند هر پیام ظرف چه مدتی پس از ارسال، از دستگاه طرف مقابل حذف شود. سیستم رمزنگاریای که برای ناخوانا کردن متن پیامها و همینطور اصوات و ویدیوها در بین راه، در این دو اپلیکیشن استفاده شده، همان سیستم رمزنگاری بازمتنی است که بهوسیلهی اپ سیگنال استفاده شده است. در این روش که «ادوارد اسنودن» نیز استفاده از آن را تبلیغ کرده، حتی پیشرفتهترین ابزارهای جاسوسی حال حاضر هم امکان رمزگشایی دادهها را در بین راه نخواهند داشت.
در نبرد رمزنگاری، گوگل تا حدودی از iMessage اپل که مدتها پیامهای صاحبان آیفون را بهصورت دوطرفه رمزنگاری میکرد عقب افتاده بود. همینطور در خصوص FaceTime که ابزار ارتباط تصویری کاربران آیفون است.
همانطور که پیشازاین نیز در دیجیکالا مگ اشاره کردیم، در ماه آوریل ۲۰۱۶، فیسبوک نیز به این جرگه پیوست و با ارایه قابلیت رمزنگاری به اپلیکیشن پرطرفدار واتساپ، صدها میلیون نفر را از این امکان بهرهمند کرد. همین موضوع در وایبر نیز اتفاق افتاد و چند هفته پس از واتساپ، آنها نیز رمزنگاری دوطرفه را به اپلیکیشن خود اضافه کردند تا از حریم شخصی ۷۰۰ میلیون کاربرشان با اضافه کردن این قابلیت، حفاظت بیشتری کنند.
این حرکت گوگل، با اینکه دیر انجام شده، اما مفید است. امکان رمزنگاری اطلاعات در حالت Incognito در اپلیکیشن الو حالتی است که کاربر باید خودش در خصوص استفاده از آن تصمیم بگیرد. اگر چه امکان رمزنگاری بهصورت خودکار در اپلیکیشن دوئو همواره برقرار است، اما گوگل با ارایهی این دو اپلیکیشن ارتباطی، ابزارهایی تازه برای امینت بیشتر کاربرانش در اختیار آنها قرار داده است. باید پذیرفت که واتساپ قدمی بسیار بزرگتر در رمزنگاری پیامهای تمامی کاربرانش برداشته است.