کارآفرینی اجتماعی در ایران
موسسات تعلیم عالی در ایران از کیفیت مطلوبی برخوردار نیستند. دلایل سستی تعلیم عالی در ایران عبارتند از:
– مدیریت ناکارآمد نیروی انسانی
– سطح عرضه کمتر از تقاضا است
– به کارگیری روشهای آموزشی سنتی و از بعید بیرون شده، اساساً بر پای بست، حفظ کردن مطالب
– عدم به کارگیری روش های تشویقی برای معلم ها و استادهای دانشگاه و دانشجویان موفق
دولت و کمپانی های دولتی، کارفرمای اصلی در ایران می باشند، به خصوص برای فارغ التحصیلان دانشگاهی. منظور اصلی برنامه ریزی آموزشی نیز تربیت کارمندان دولتی آینده بوده و هست. این در حالی است که جهانی سازی، خصوصی سازی، افزایش جمعیت و تفریق بودجه های دولتی، بازار جهانی را به سمت بخش خصوصی اسیر است. محققان معتقدند علت اصلی بیکاری در میانی فارغ التحصیلان دانشگاهی، عدم دگرگونی و گسترش دوره های تعلیم عالی مطابق تغییرات بازار بوده است.
سازمان های بین المللی همچون بانک جهانی و سازمان گسترش و مشارکت اقتصادی معتقدند دولت ها می توانند با پشتیبانی از کارآفرینی و نوآوری، شرایط اقتصادی و بیکاری را بهبود بخشند. در دهه اخیر، دولت ایران از کارآفرینی حمایت کرده است و در برنامه سوم و چهارم توسعه، راهکارهای کارآفرینانه برای حل مشکلات اقتصادی توصیه گردیده است.
طرح توسعه ایجاد اشتغال در دانشگاه ها (KARAD) طرحی است که در برنامه سوم توسعه (۲۰۰۵-۲۰۰۰) توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در ۱۳ دانشگاه ایرانی به اجرا در آمد. در این طرح، در ایجاد روحیه و نزاکت کارآفرینانه و ساختن موسسات حمایتی و رفاهی همچون مراکز کارآفرینی، پارک های علوم و فناوری و تسهیلات واسط، سرمایه گذاری شد. در طرح چهارم توسعه (۲۰۰۵– ۲۰۰۹)، اهمیت بیشتری به برنامه های گسترش ایجاد اشتغال از طریق آموزش و پشتیبانی های مستقیم و غیر سر راست اتمام گرفت.
هم الان مراکز گسترش ایجاد اشتغال و نوآوری در ۱۰۶ شعبه دانشگاهی، انواع ادوار به افرادی که خواهان برپایی سوداگری یا یک کمپانی هستند، ارائه داده می شود. چند دانشگاه نیز دوره های تربیت آموزگار در این زمینه ارائه می دهند. اهمیت آموزش کارآفرینی اما در این میان، فقط چند دوره انتخابی ارائه داده می شوند، همچون “مبانی مدیریت کارآفرینی” و “مقدمه ای بر کارآفرینی”، که در آنها مسائل و چیرگی های مربوط به نگارش طرح سوداگری و شروع و مدیریت کسب و کار، یاد داده می شود.
هم اکنون ۲۲ پارک علوم و تکنولوژی در ایران افتتاح شده اند (۲۰۰۹) که به ایجاد صنایع “دانش مبنا” مشغولند. قصد اصلی پارک علوم و فناوری، ایجاد اشتغال با برپایی وابستگی میانی منابع علمی و اقتصادی یک ناحیه می باشد. این پیشه در پارک های علوم و فناوری با کمک به افراد برای بناینگذاری سازمان یا شرکت، آموزش، مشاوره و ارائه خدمات با هزینه پایین و اجاره ناچیز بها محیط برای برقراری سوداگری جدید انجام می گیرد.
بیش از سی وبگاه ایرانی در مقوله کارآفرینی اجتماعی ایجاد و بیست کتاب و هزار نوشتار علمی از سال ۲۰۰۵ الی ۲۰۱۰ در مقوله ایجاد اشتغال در ایران به چاپ رسیده است، وانگهی دو ژورنال علمی در این گویه به چاپ می رسد.
چالش های مربوط به کارآفرینی اجتماعی در ایران را می توان نتیجه دگرگونی ها پیچیده و غیر قابل پیش بینی جامعه دانست. دانشگاه ها می بایست با تقاضای روزافزونِ اتکا به نفس و استقلال اغلب و برنامه ریزی های راهبردی با رویکرد کارآفرینانه مقابل شوند، که هم موعد مایه به هستی آمدن فرصت های اغلب و با لا رفتن میزان ریسک می شود. برای فعالیت در در این فضا، می بایست به چهره رقابتی منابع موجود را لغایت بیشینه ممکن به پیشه گیرند و همچنین فرصت های جدید و متوع یادگیری برای خود و برای دانشجویان به هستی آورند. بحران ها هم داخلی هستند و هم خارجی.
چالش های داخلی
شاگردان
– تعداد دانشگاه ها در ایران در مرز غیر متعارفی افزایش مکشوف است، که به کاهش کیفیت سامانه آموزشی باستانی و همچنین سامانه کارآفرینانه جدید منجر شده است.
– باید در سطوح دبستان و راهنمایی تاکید اکثریت بر حل مساله و تفکر خلاق صورت گیرد.
– نزاکت آموزان ایرانی برای مسیر یافتن به دانشگاه مشکل هنرپروری می کنند و برای گذرگاه یافتن به دانشگاه، باید امتحانی سخت را به اسم کنکور بگذرانند. متاسفانه، اکثر آنها از آمادگی کافی برای فعالیت در بازار کسب و کار برخوردار نیستند. اکثراً قابلیت های عملی و چیرگی های چیره دست ندارند.
– فارغ التحصیلان به انگیزه عدم آزادی در گزینش سلسله دانشگاهی، علاقه مند به گستره تخصص خود نیستند.
پسرها برای امتنان از دوره اجباری دوساله سربازی، هر زنجیره ای را که می توانند انتخاب می کنند. برآیند اینکه دانشجویان زیادی که علاقه مند به زراعت نیستند، زارع می خوانند. بر اساس گرد از مطالعات، بیش از بیست درصد از دانشجویان به سلسله تحصیلی خویش علاقه ای ندارند.منابع درسی
– اهداف و دستاورد های تعلیم ایجاد اشتغال در احصاء شمار سازمان هایی که با کمک دانشگاه بنیانگذاری شده خلاصه نمی شود. تعلیم ایجاد اشتغال مَنِش کارآفرینانه، شیوه برخورد با مسائل، و چیرگی های شخصی را شامل می شود. به شغل گرفتن این چیرگی ها و منش کارآفرینانه است که به کارایی مثبت استوار بر اقتصاد و اجتماع می انجامد. منابع درسی می بایست در راستای برپایی روحیه ایجاد اشتغال و نوآوری در وسط دانش آموزان و دانشجویان طراحی شوند.
– واحدهای درسی ایجاد اشتغال در ایجاد چیرگی ها و روحیه ایجاد اشتغال ناموفق بوده اند. کارآفرینی به صورت مستقل و نه به صورت نهادینه در انواع زنجیره های تخصصی، درس دیتا می شود.
– مواجهه با کارآفرینی در غالب یک درس به مَنِش یک کارآفرین و سایر ماحصل های مثبتی که از نهادینه شدن ایجاد اشتغال چشمداشت می رود منجر نمی شود.
– واحدهای کارآفرینی اغلب به چهره انتخابی ارائه می شوند و محتوای آنها اغلب ماهیت نظری و نه عملی دارند. دانشجویان نسبت به استفاده از طریق های سنتی آموزشی در غالب کلاس و سخنرانی معترض هستند. در گونه ها تحقیقات درباره تعلیم ایجاد اشتغال اثر داده شده است که رویکرد و روش های سنتی در برپایی خصایص و مَنش کارآفرینانه ناموفق هستند.
معلم ها
کمبود کسان چیره دست و با تجربه در کادر آموزشی در دانشگاه های ایران کاملاً مشهود است.
– معلمان نسبت به برنامه درسی، اهداف، محتوا و شیوه های آموزش کارآفرینی، هشدار کافی ندارند.
– سطح دستمزدِ اساتید در دسته تعلیم عالی، زیر است.
· استخدام اساتید دانشگاهی در بسیاری از اوقات از راه روابط شخصی و به شغل گیری مهارت های شبکه ای اتمام می گیرد لغایت بر اساس شایستگی. در نتیجه، بسیاری از اساتید، واجد شرایط نیستند.
فناوری
به کارگیری فناوری های پیشرفته آموزشی قبل بیچارگی آموزش ایجاد اشتغال میباشد، به نحوی که گسترش آموزش ایجاد اشتغال توانسته است پیرامون آموزشی را به طور کلی تغییر دهد. موانع تکنولوژی در سطح آموزش عالی در ایران عبارتند از:
– زیر ساختار لاغر و عدم دسترسی به اینترنت پر سرعت
– کمبود رایانههای مترقی و تخصصی – آموزشی
– کمبود طراحان منابع درسی رایانهای یا کادر ماهر در آموزش اینترنتی
– خدمات ارتباطی غیر قابل اعتماد
– ضعف مهارت در زبان انگلیسی، که لازمه به کارگیری اکثر فناوریهای پیشرفته میباشد
– عدم اعتماد نسبت به صحت اطلاعات موجود درباره باز آزاد و نظام تکنولوژی اطلاعات
تحقیقات
به علت ماهیت رو به رشد و در حال توسعه کارآفرینی، محققان و دانشمندان در جستجوی راه های کارآمد تر برای تعلیم کارآفرینی در شرایط مختلف می باشند. در ایران، بنا به دلایلی که در فوق به اکثر آنها اشاره شد، تحقیقات در مقوله تعلیم ایجاد اشتغال توسعه نیافته است. اغلب تحقیقات در زمینه کارآفرینی به مسائل کلی می پردازند و نتیجه تحقیقات در مورد گروه هایی غیر از گروه باره مطالعه، مصداق ندارند. همچنین کمبود تحقیقات و اطلاعات در مورد آموزش ایجاد اشتغال و مقایسه میزان کامیابی آنها در یادگیری، رفتار، و منِش کارآفرینانه مانع اصلاح و پیشرفت در مقوله آموزش کارآفریی می باشد.
چالش های خارجی
– بیکاری: همانطور که اشاره شد، کادرهای آموزشی در ایران با تقسیم های صنایع و خدمات آشنا نیستند و لذا توانا به طراحی و ارائه دروس متناسب با موقعیت های شغلی در بازار شغل نمی باشند. عامل اصلی بیکاری در وسط فارغ التحصیلان، عدم تطابق رشته آموزشی آنها با نیازهای بازار کار می باشد. اما عوامل بیرونی هم در خارج از محیط آموزشی کارایی گذارند، مانند:
عدم هستی دانش کارآفرینی
عدم گسترش دسته خصوصی، کمبود شغل
ضعف سازماندهی در بازار کار
تبعیض شغلی علیه زنان، که بیش از نیمی از دانشجویان ایرانی را برپایی میدهند، مخصوصاً در صنایع، مدیریت، و سطوح بالا.
– سرمایه گذاری و منابع مالی کارآفرینی: در کشور آمریکا خیلی از مراکز و کرسیهای ایجاد اشتغال تحت حمایت مالی بخش خصوصی هستند. در سنه ۲۰۰۴، گردآور سرمایه گذاری دسته خصوصی در چهارصد کرسی دانشگاهی کارآفرینی آمریکا به یک میلیارد دلار میرسید. اما در اغلب کشورها، مثل ایران، دسته اعظم بودجه مدارس و دانشگاهها بدست دولت تامین میشود. اغلب سرمایه گذاری های دولتی مدتها بعد از این که احتیاج خودش را نشانه دیتا است شروع و مدتها پیش از به ثمر نشستن، سرانجام مییابند.
برای دسترسی به منابع مالی که در گونه ها سازمان های مختلف در سراسر ایران پراکنده اند، دانشجویان و فارغ التحصیلان می بایست از مسیر اداری پیچیدهای عبور کنند که هزینه جذب سرمایه را بالا میبرد. بانک هایی که برای کسب و کارهای کوچک میتوانند سرمایه تامین کنند، درخواست کننده را با روند طولانی و پیچیده ای مقابل میکنند و فارغ التحصیلان نمیتوانند مدارک لازم را برای دریافت وام از بانک تامین کنند. علاوه براین موارد، نرخ بهره بانکی وامها بالا میباشد.